مدتی پیش خواهرم را ملاقات کردم. او پانزده سال از من بزرگ تر است ، در کالیفرنیا زندگی میکند و مبتلا به بیماری (پوکی استخوان) است. وقتی دیدم او تقریباً به نصف قد من رسیده بسیار تعجب کردم. همین اتفاق باعث شد که در مورد استخوان هایم نگران شوم. اکنون میدانم که لازم است برای آنها کاری انجام دهم.

با اینکه چند سال از یائسگی ام میگذرد اما هنوز جابه جایی هورمونها در مغزم باعث می شود که مرتباً سرگیجه داشته باشم. بسیار مایل هستم تا به وسیله ای بتوانم پوکی استخوان و بیماری قلبی را از خود دور کنم. اما مادرم، خواهرش و خواهرزاده هایش همگی دچار سرطان سینه بودند و صادقانه بگویم، هگمین مسأله باعث ایجاد ترسی در من شده است. فکر میکنم پیدا کردن راهی که باعث شود از استخوانهایم محافظت کنم، بدون اینکه به سینه هایم آسیبی برسد. مثل یک معجزه باشد.

وقتی در سن رشد بودم، هر بهار به مدت 4 سال متوالی استخوان هایم می شکست. همین مسأله باعث شد تا نسبت به سیستم استخوان ها کنجکاو شوم. در سن هشت سالگی از یک اسب کوچک افتادم و شانه ام شکست. سال بعد در یک تصادف با اتومبیل، مچ دستم تقریباً خرد شد. در بهار سال بعد در ورزش ژیمناستیک، قسمتهایی از ستون فقراتم شکست و در سال بعد از آن دوباره در ژیمناستیک پایم شکست. هنگامی که نسبت به این مسأله کنجکاو شدم، از دکترم سؤالهای گوناگونی میپرسیدم و اکنون به وضوح به خاطر میآورم که پاسخهای او چطور در من شور و انگیزه ایجاد میکرد. این یکی از دلایلی بود که باعث شد در مورد استخوانهایم تحقیق کنم.

به دلیل اینکه کودک بودم، وقتی استخوان هایم می شکست پس از مدتی به سرعت بهبود پیدا می کرد. در واقع سلامت استخوانهایم ارثی نبود. سه نفر از افراد خانوادهام دچار پوکی استخوان بودند. دو نفر از خویشاوندانم دچار شکستگی ران بودند و عمهام به خاطر درد شکستگی ستون فقرات ناشی از پوکی استخوان بسیار عذاب می کشید. به خاطر این تاریخچه فامیلی، در خصوصی این تحقیق بسیار مشتاق شدم. تحقیقات من و مطالعات دیگر نشان میدهد که تا چه مقدار میتوانیم استخوانهایمان را قوی کنیم. همچنین زنان امروزه راههای بسیاری برای جلوگیری از تحلیل عضلات و استخوانهایشان در پیش دارند که قبلا در دسترسشان نبود.

نگاهی دقیق تر به استخوان

بدن شما شامل بیش از دویست استخوان است که به وسیله غضروف و رباط به یکدیگر متصل شدهاند. تمام این اجزاء، اسکلت شما را میسازند و کار آنها حفاظت از ماهیچه ها و سیستم های داخلی بدن شما است. وقتی از روی پوست خود استخوانهایتان را لمس می کنید، چیزی جحامل و صخره مانند را حس می کنید، اما در واقع این تنها یک پوسته است. در زیر این غلاف ـ ی ) بافت استخوان بسیار ノー منفذ و زنال ه است. رگهای خونی از داخل آنها می گذرند و در مرکز آنها مغز استخوان، جایی که سلولهای استخوانی شکل میگیرد، قرار دارد. استخوان از کلسیم و دیگر مواد معدنی ساخته شده است به همین دلیل سخت و محکم است. دوباره سازی سلولهایشان هستند، اگرچه در بافت های استخوانی این «دگرگونی» نامیده اند که شامل عملکرد دو گروه از سلول هاست.

استئوکلاست ها: استخوان های آسیب دیده را ویران کرده و باعث افزایش کلسیم در خون می شوند.

استئوپلاست ها: کلسیم را از خون خارج کرده و استخوان های جدید می سازند.

فرآیند دگرگونی تحت تاثیر فاکتورهای بسیاری است، اما سه فاکتور از بقیه مهمتر است که عبارتند از:

استروژن و هورمون های دیگر

هورمون استروژن از فعالیت تحلیل استخوانی سلول های استئوکلاست جلوگیری می کند. بعد از یائسگی وقتی تخمدان ها استروژن کمتری تولید می کنند، این موانع نیز کاهش می یابد. استئوپلاست ها ساختمان بدن را یکسان نگه می دارند اما فعالیت اصلی آن ها، کنترل فعالیت های پیش از اندازه استئوکلاست ها است.

لزوم ذخیره سازی کلسیم

کلسیم در بسیاری از فعالیت های داخلی بدن لازم و ضروری است. کلسیم در انقباض ماه چه، فشارخون معمولی و کنترل خونریزی، نقش به سزایی دارد. اگر کلسیم مورد نیاز برای بدن را از وعده های غذایی خود به دست نیاورید، بدن شما از ذخایر کلسیم موجود در بدن استفاده می کند.

نیروهای مکانیکی

حرکات فیزیکی فرم استخوان را فعال می کند، به همین پیاده روی از شنا برای استخوان مفیدتر است. وقتی بر روی آب معلق هستید فشار خاصی به استخوانهایتان وارد نمی شود اما هنگام پیادهروی پاهایتان مرتباً بر روی زمین فشار وارد میکنند. کشیدگی ماهیچه ها در مقابل کار استخوان عملی مشابه را انجام میدهند. به همین دلیل آموزش قدرت بر روری تراکم و فشردگی با ستخوان تأثیر میگذارد. هر چه عضلات شما قوی تر باشند، فعالیت آنها بیشتر می شود.