خطاهای استنباطی به ارزیابی های ناراحت کننده منتهی می شوند. برخی از این خطاها عبارتند از :

* توقع. آیا معتقدید نباید شکست بخورید و نباید از شما انتقاد شود یا شرمنده شوید ؟ * افتضاح سازی. آیا در مورد بد بودن انتقاد یا تایید نشدن اغراق می کنید ؟ * نمی توانم تحملش کنم. آیا مشکلات اجتماعی را «غیر قابل تحمل» می دانید ؟ * درجه بندی خود. آیا خودتان را «احمق»، «ناامید»، «بی دست و پا» و از این قبیل می دانید ؟

باورهای اصلی

زیر بنای استنباط ها و ارزیابی های غلط، باورهای اصی هستند :

* اضطراب خود انگاره. «باید خوب عمل کنم، تایید دیگران را جلب کنم و از تایید نشدن اجتناب کنم.» * اضطراب ناراحتی. «نمی توانم ناراحتی را تحمل کنم و هر طور شده باید از آن اجتناب ورزم.»

خلاصه

خلاصه این که اضطراب اجتماعی، تابع الگوی فکری زیر است :

* در وضعیت اجتماعی مورد نظر یا وقتی به وضعیت اجتماعی مورد نظر فکر می کنید، یک یا چند باور اصلی فعال می شود. * به دنبال فعال شدن این باورهای اصلی، استنباط غلط کرده و واقعه را درست تفسیر نمی کنید؛ برای مثال فکر می کنید همه شما را نگاه می کنند، در حالی که این طور نیست یا دیگران شما را قبول ندارند، در حالی که قبول دارند. * استنباط های خود را فاجعه ارزیابی می کنید؛ یعنی می گویید نباید اتفاق بیفتند و تصور می کنید نکته ای منفی را در مورد کل «وجودتان» ثابت می کنند. * این ارزیابی های شدیداً منفی، شما را مضطرب می کنند و به دنبال ان، رفتار اجتناب را در پیش می گیرید.