اضطراب سلامتی

دلواپس سلامت خود بودن، چیز خوبی است. این دلواپسی به شما انگیزه می دهد مراقب رژیم غذایی خودتان باشید، مرتبا ورزش کنید و وقتی حدس می زنید مشکل دارید، به دکتر مراجعه کنید.

اما متاسفانه این دلواپسی گهگاه شدت می یابد و مخرب می شود. شخص ممکن است برخی از نشانه ها را در نظر بگیرد و نتیجه بگیرد که به شدت بیمار است. سپس دنبال معاینه برود. چنین شخصی روز به روز بیشتر متقاعد می شود که بیمار است هر چند شواهد پزشکی و سایر شواهد، خلاف این را نشان می دهند. او اعمال و خصوصیات عادی بدن خود را علامت بیماری می داند. آن گاه اوضاع را فاجعه باز ارزیابی می کند. نتیجه نهایی هم اضطراب، رفتار اجتناب، اطمینان خواهی وسواس گون و معاینه مکرر بدن است.

زیر نظر گرفتن بدن و اطمینان خواهی به صورت مراجعه مکر به پزشکان، متخصصان و دست اندرکاران امور بهداشتی و اطمینان خاطر کسب کردن از اعضای خانواده و دوستان بروز می کند. متاسفانه چون بر چنین شخصی اضطراب حاکم شده است، اطمینان خاطرها او را آرام نمی کنند. اضطراب را بیشتر شده و ناامید می شود. در نتیجه دنبال اطمینان خاطر بیشتر می گردد - و این جریان همین طور ادامه می یابد. چنین آدمی مصداق این ضرب المثل لاتین است که : «یک عمر مثل بیماران زندگی می کند تا روزی بیمار نشود.»

رفتار اجتناب می تواند به صورت دوری گزیدن از دوستان مریض یا ورزش نکردن باشد که خودش «نشانه» ایجاد می کند. چنین شخصی در مورد عوامل بیرونی اضطراب ندارد بلکه طوری رفتار می کند که گویی در درون اشکال دارد.

چرا دچار اضطراب سلامتی می شویم ؟

اضطراب سلامتی مثل سایر اضطراب های مشکل ساز، محصول یک دور باطل است. علائم و نشانه های بی خطر را نشانگر بیماری در نظر می گیرید. نشانه های اضطراب، ترس شما را دامن می زنند و شما به شکل وسواس گون دنبال نشانه های بیشتر می گردید. به این ترتیب اضطراب تان بیشتر می شود و این افزایش اضطراب باعث می شود در مورد اعمال و خصوصیات طبیعی بدن تان دچار سوء تفاهم شوید. این فرآیند همین طور که در نمودار زیر می بینید، ادامه می یابد.

رفتار متخصصان هم می تواند تاثیر مشابهی داشته باشد. وقتی پزشک برای مطمئن شدن از شما آزمایش می گیرد، این اقدام او را نشانه بیمار بودن خود می دانید. هر اطمینان خاطری هم که بدهدف شما را موقتاً آرام کرده و ترغیب می کند بیشتر دنبال اطمینان خاطر بگردید.

تشخیص ها و درمان های نادرست هم اعتقاد به بیمار بودن را تقویت می کنند. کسانی که اضطراب سلامتی دارند معمولاً با تشخیص هایی مثل «مسمومیت» یا «به هم ریختگی مزاج» که تشخیص های مبهمی هستند و سو ظن تشخیص را تقویت می کنند مواجه می شوند. در ضمن برخی از پزشکان با این که می دانند بیمار مشکلی ندارد ولی برای «روز مبادا» به او دارو می دهند - بیمار نیز تجویز دارو را نشانه این می داند که پزشک تصور می کند مشکل دارد.

رفتار اجتناب، خودش را تداوم می بخشد. وقتی اضطراب شما به وضعیت های مرتبط با بیماری (مثلاً به جراحی، بیمارستان، و بیماران و اطلاعات پزشکی) پیوند می خورد، از حضور در این وضعیت ها دوری می جوبید. آرامش ناشی از اجتناب، این باور شما را «که بهتر است از چنین وضعیت هایی اجتناب کنم» تقویت می کنند.