اساسی ترین نشانه افسردگی از دست دادن علاقه نسبت به کارها یا فعالیت های مورد علاقه در گذشته است. در افسردگی صبحگاهی در واقع علائم افسردگی در اول صبح با شدت بیشتری خود را نشان می دهند و فرد مبتلا به افسردگی صبحگاهی، احساس بهتری تا آخر شب خواهد داشت. از نشانه های این نوع افسردگی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

مشکل در بیدار شدن از خواب و خارج شدن از رختخواب

کمبود انرژی شدید برای شروع روز

دشواری در انجام وظایف ساده مانند دوش گرفتن و درست کردن چای

خواب زیاد از حد

تاخیر و دشواری در فکر کردن و برنامه ریزی

بی توجهی یا عدم تمرکز

ناامیدی شدید

تغییر در اشتها (غذا خوردن بیشتر یا کمتر از حد معمول)

هر چه از صبح می گذرد، علائم بالا کم رنگ تر شده و وضعیت رو به بهبود می رود.

علل افسردگی صبحگاهی:

علت افسردگی صبحگاهی کاملا مشخص نیست، اما می تواند مربوط به ریتم ساعت درونی فرد باشد. الگوی طبیعی بیداری، دمای بدن، فشار خون و هورمون ها در بدن که در شبانه روز تغییر می کنند.

هر گونه اختلال در این ریتم می تواند در افسردگی نقش داشته باشد. حتی افرادی که دچار اختلالات خلقی نیستند نیز ممکن است در صورت اختلال در ریتم خواب دچار این علائم شوند. حتما شما هم تجربه آن را داشته اید که پس از یک دوران سخت و پرفشار و تحمل بی خوابی های مکرر دچار علائم افسردگی و اختلالات خلقی شده اید!

در واقع، در افراد آسیب پذیر، به خصوص اشخاص افسرده، هر گونه بی نظمی در ساعت درونی بدون، الگوی خواب و نور محیط می تواند باعث نوسانات خلقی و ناپایداری شوند. حتی بی نظمی خودخواسته در خواب (دیر رفتن به رخت خواب یا بیدار شدن در زمان های متفاوت) می تواند روی خلق و خوی شخص اثر داشته باشد.

تحقیقات نشان داده اند تلاش برای ثبات بخشیدن به برنامه شبانه روزی مانند زمان خواب و بیداری، غذا خوردن، ورزش کردن و زمان استراحت در کاهش اثرات افسردگی صبحگاهی اثر دارد.

درمان افسردگی صبحگاهی:

مشخص نیست افسردگی باعث بی نظمی در ریتم بدن می شود یا بی نظمی در ریتم بدن باعث تشدید علائم افسردگی می گردد. تغییرات کوچکی در زندگی فردی می تواند به بهبود علائم کمک کند.

رفتن به رختخواب و بیدار شدن در زمان مشخصی از شبانه روز

چرت نزدن در طول روز، یا در صورت لزوم داشتن چرت کوتاه

اتاق خواب خود را واقعا به فضایی صرفا برای خواب اختصاص دهید که آرام، خنک و تاریک است.

در رختخواب خود هیچ فعالیتی به غیر از خواب یا رابطه جنسی نداشته باشید. ذهن شما به کاری که انجام می دهید عادت می کند. اگر در اتاق خوابتان تلویزیون تماشا می کنید یا بازی می کنید، خاموش کردن مغزتان دشوارتر می شود.

قبل از خواب، از مصرف الکل یا نوشیدنی های حاوی کافئین خودداری کنید، چراکه هر دو با به خواب رفتن و کیفیت خواب تداخل ایجاد می کنند.

به فعالیت های خود نظم دهید. همان قدر که تنظیم ساعت خواب و بیداری در پیشگیری از افسردگی صبحگاهی اهمیت دارد، زمانبندی روزانه نیز اهمیت دارد. حداقل چهار ساعت قبل از رفتن به رختخواب کارهای خود را تمام کنید و اجازه دهید بدنتان به تدریج وارد فاز آرامش شود.

حداقل یک تا دو ساعت قبل از رفتن به رختخواب تلویزیون و حتی تلفن همراه خود را خاموش کنید. نور این وسایل مانع به خواب رفتن شما می شود.

شوک درمانی درمان با شوک یا ECT تاثیرات مثبتی دارد. در این روش، امواج الکتریکی را به مغز می فرستند و نوعی حمله عمدی را در آن ایجاد می کنند. در نتیجه تغییراتی در مواد شیمیایی مغز ایجاد و علائم افسردگی برطرف می شود. شوک درمانی روش مطمئنی است. چون زمانی که خواب هستید پزشک امواج الکتریکی را بسیار کنترل شده به مغز می فرستند تا بهترین نتیجه با کمترین خطر حاصل شود.

نور درمانی نیز برای درمان افسردگی صبحگاهی اهمیت دارد. درمان شامل تاباندن طیف کاملی از نور روشن به چشم های شخص می شود. به بیمار آموزش داده می شود که روزانه به مقدار مشخصی در فاصله حدودا یک متری منبع نور بنشیند. هنگامی که نور از طریق چشم ها عبور می کند و به مغز می رسد، سروتونین آزاد می شود.

سروتونین ماده شیمیایی مهمی در مغز بوده که به عنوان «انتقال دهنده عصبی» شناخته می شود و انتقال دهنده عصبی، مولکولی در مغز است که به سلول های عصبی کمک می کند که با یکدیگر کار کنند. کاهش این ماده با ابتلا به افسردگی همراه است.

مصرف برخی داروها نیز به درمان افسردگی صبحگاهی کمک می کند. برای مثال، داروهای بازدارنده های بازجذب سروتونین-نوراپی نفرین می توانند به پیشگیری از جذب مجدد این دو ماده شیمیایی کمک کند تا انتقال دهنده های عصبی بیشتری در مغز باقی بماند.