در چندین کشور وضعیت آپاندیسیت بررسی شد. در کشورهایی که شیوه سنتی غذای خود را حفظ کرده و غذایشان مقدار کافی الیاف خشن گیاهی داشت. آپاندیسیت پدیده ای کمیاب بود. در کنیا، اوگاندا، سودانف غنا، نیجریه، آفریقای جنوبی، مصر و هند افراد بومی که الیاف خشن گیاهی کافی می خوردند آزاد از رویدادهای آپاندیسیت بودند. اما خارجیان غربی ساکن آن کشورها با همان تعداد معمول آپاندیسیت روبه رو بودند که در کشورشان دیده می شد.

در جریان این تحقیقات، پژوهشگران مشاهدات هوشمندانه دیگری نیز کردند. به عنوان مثال باربران آفریقایی که بار کشتی ها را در بندر پیاده می کردند در مقایسه با دیگر اعضاء خانواده شان موارد بیش تری از بیماری آپاندیسیت را در خود نشان می دادند. این معما وقتی حل شد که جستجوها نشان دادند کشتی های غربی که در بندر پهلو می گرفتند به باربرانی که بار آن ها را تخلیه می کردند غذاهای غربی بدون الیاف خشن گیاهی می دادند. در موقعیتی متفاوت اما با نتیجه ای یکسان دیده شد، سربازان سودانی که در طول جنگ دوم جهانی در ارتش بریتانیا خدمت می کردند و دانشجویان کنکوئی که در بلژیک تحصیل می کردند، در قیاس با اقوام خود در کشورشان، تعداد بیش تری آپاندیسیت نشان می دادند.

رابطه غذا و عفونت آپاندیس وقتی بهتر روشن شد که پزشکان محقق دریافتند در طول جنگ دوم جهانی در کشور سوئیس رویداد بیماری آپاندیسیت کم تر از معمول پیش و پس از جنگ مشاهده شد. پی گیری علت آن کاهش، روشن ساخت که در طول جنگ مردم سوئیس نان سفید خالص کم تر و سبزی و میوه بیش تری می خوردند و نیز مصرف شیرینی و شکلات و دیگر شکل های شکر و آرد آنان به حداقل رسیده بود.

در اثر کمبود سلولز گیاهی سراسر سیستم گوارش آهسته تر از طبیعت خود عمل می کند. پس مانده گوارش بیش از حد در کولون باقی می ماند و هر ساعتی که می گذرد آب بیش تری از آن جذب دیوار کولون می شود. خشک تر شدن محیط کولون، پس مانده گوارش را مرتباً سخت تر می کند تا سرانجام تکه های کوچکی از ان به سختی سنگ می شوند در آن حال که پس مانده سخت شده به آهستگی و دشواری از مسیر کولون عبور می کند یکی از تکه های سنگ ریزه مانند در دریچه آپاندیس فرو می افتد و آن را می بندد. گاهی کولون اجازه می دهد باکترهای مولد عفونت بسیار زیاد شوند و التهاب حاصل از این ازدیاد دریچه آپاندیس را می بندد.

فشاردرون آپاندیس چند برابر می شود و دیواره نارک آن را چنان می کشد و نازک تر می کند که از باکتری های کولون آسیب می پذیرد. التهاب و عفونت به زودی درپی می آیندو یک آپاندیس داغ و سرخ دیگر فریاد طلب چاقوی جراحی سر می دهد.

این یک انطباق تصادفی نیست که همان افرادی که بیماری آپاندیسیت داشته اند بیش ترین استعدادگرفتاری به سرطان کولون را پس از آن نشان داده اند. این نیز ارثیه شوم دیگری از غذای فاقد سلولز گیاهی است.

لذا برای حفظ سلامتی و پیش گیری امراض متعدد زندگی مدرن از شکر و غذاهایی که شکر فراوان دارند، مانند شیرینی و شکلات آبنبات و بستنی و نوشیدنی های تجارتی و .... پرهیز کنید و عسل، خرما، مویز، میوه های شیرین، سبزیجات تازه و .... را جایگزین نمایید.

یکی از دلایل پرهیز از شکر شواهد مهمی است که نشان می دهند قند و شکر نوع باکتری های حاکم در کولون را تغییر داده و احتمال سرطان کولون و مقعد را بیش تر می کند.