درمان

در مراحل ابتدایی بیماری ممکن است نیازی به درمان نداشته باشید. وقتی بیماری به نقطه ای می رسد که مانع از انجام فعالیت های روزمره می شود، غالباً دارو تجویز می گردد.

حفظ سلامتی و تداوم فعالیت بدنی و ورزش، بسیار حایز اهمیت است. سطح انرژی شما ممکن است تغییر کندو بالطبع شما نیاز به تعدیل این فعالیت ها دارید. غالباً در طول روز به دوره هایی از استراحت نیاز است. خستگی، اضطراب و غم و اندوه می توانند علایم و نشانه ها را به شکل قابل توجهی تشدید کنند.

حمایت روحی و تشویق ودلگرمی از سوی خانواده، دوستان، یا اعضاء یک گروه حمایتی به بسیاری از این بیماران در چیره شدن بر مشکلات کمک می کند. شرکت کردن در یک برنامه فیزیوتراپی با کار درمانی می تواند هم از لحاظ جسمی و هم روحی تأثیر گذار باشد. چنین برنامه هایی به حفظ نگرش مثبت فرد به زندگی و اجتناب از افسردگی کمک خواهند کرد.

دارو

هدف اصلی درمان به حداقل رساندن مشکلات مربوط به رعشه، راه رفتن و دیگر اختلالات حرکتی با احیاء و بازسازی ذخایر دوپامین در مغز می باشد. • لوو دوپا. از هنگام ورود به عرصه درمان در دهه 1960 لوو دوپا به داروی استاندارد در درمان پارکینسون تبدیل شده است. لوو دوپا شکل مصنوعی نوعی ماده شیمیایی موجود در گیاهان و حیوانات است، که توسط سلول های عصبی موجود در مغز به دوپامین تبدیل می گردد. افزایش دوپامین می تواند بسیاری از علایم و نشانه های ناتوان کننده پارکینسون را بر طرف نماید، اما با گذشت زمان اثرات جانبی آن بیشتر شده و پزشک را ناگزیز به تعدیل دوز دارو می سازد.

درمان با خود دوپامین امکان پذیر نیست، زیرا دوپامین از سد خونی- مغزی عبور نمی کند. این سد شبکه در هم تافته ای از سلول های به تنگی به هم چسبیده دیواره مویرگ های مغزی است، که مواد را غربال گری کرده و به هر ماده ای اجازه عبور نمی دهند. از سوی دیگر لوودوپا از این سد عبور می کند، اما عملاً مقدار کمی از آن به مغز می رسد. تلفیق لووددپا با کاربی دوپا (سینه مت) امکان رسیدن مقدار بیشتری از لوودوپا به مغز را فراهم کرده و برخی از اثرات جانبی این درمان را کاهش می دهد. سینه مت سی-آر نوع دیرجذبی از این داروی تلفیقی است. در اوایل درمان اثرات جانبی لوودوپا معمولاً مشکل عمده ای به حساب نمی آیند، اما با پیشرفت بیماری انسجام و یکنواختی اثر دارو کمتر می شود. در نتیجه برخی از بیماران دچار حرکات غیر ارادی (دیس کینزی) می شوند، به ویژه زمانی که تأثیر دارو به اوج خود می رسد. با گذشت زمان کاهش تأثیر دارو نیز پدیده شایعی است. مدت زمان تأثیر یک دوز دارو کمتر می شود که طبیعتاً برای حفظ کارآیی، دوزهای بیشتری را می طلبد.

دیگر اثرات جانبی این دارو عبارتنداز : توهمات افت فشارخون- به خصوص در وضعیت ایستاده- و تهوع. با همه این حرف ها، هنوز هم لوودوپا برای بسیاری از افراد مبتلا به پارکینسون امکان برخورداری از یک زندگی نسبتاً طبیعی را تا چندین سال فراهم می کند.

• اگونیست های دوپامین . برخلاف لوودپا این داروها به دوپامین تبدیل نمی شوند. بلکه اینها اثرات دوپامین را در مغز تقلید کرده و باعث بروز واکنش از سوی سلول های عصبی می شوند، به گونه ای که انگار مقادیر کافی دوپامین وجود دارد. این دسته از داروها عبارتنداز : اگونیست های قدیمی تر دوپامین مثل بروموکریپتین (پارلودل) و پرگولاید (پرماکس) و اگونست های جدیدتر دوپامین مانند پرامی پکسول (میرابکس) و روبی نپرول (ریکوئیپ). از ارگونیست های دوپامین عمدتاً در کنار لوودوپا استفاده می شود. گهگاه در اوایل بیماری پارکنیسون به تنهایی مورد استفاده قرار می گیرند، به خصوص در جوانان.برخی از محققان بر این باورند که استفاده زود هنگام از ارگونیست های دوپامین می تواند مانع از بروز برخی از عوارض لوودوپا شود، اما برسر این موضوع اختلاف نظر وجود دارد. اثرات جانبی اگونیست های دوپامین مشابه لوودوپا هستند. این داروها در افراد دچار توهم یا گیجی توصیه نمی شوند.