اورسولا در پاسخ به این سوال که چه رفتارهایی او را از پولدار شدن باز داشته است؟" گفت: «یکی از بزرگترین اشتباهاتی که من درباره پول انجام داده ام این است که به خودم اجازه می دهم بیشتر از آنچه که میخواستم به سازمان خیریه کمک کنم.» حالا ما برای اینکه مجبور شویم پول خرج کنیم آنقدر تهدید نمی شویم. اگرچه اوقاتی وجود دارد که فشار اجتماعی دخالت میکند.

خرج کردن تحت فشار اجتماعی متفاوت از هدیه دادن و بخشیدن است. فشار اجتماعی اغلب ما را وادار می کند که بیشتر از آنچه داریم یا میخواهیم خرج کنیم. وقتی نوبت به هدیه دادن و اهدا کردن میرسد اگر کسی به میزان ۵۰ دلار تا ۱۰۰ دلار اهدا کند شما ممکن است احساسی کنید که باید چنین کاری انجام دهید و مثل او عمل کنید. با وجود این شما نمیخواهید اهدایی شما سطح پایین به نظر برسد... میخواهید؟ این متغایر با شعاری قدیمی است که میگوید: «این هزینه نیست که به حساب می آید، بلکه نیت است که ارزش دارد و به حساب می آید.» زنان میدانند که این شعار باید گفته یک مرد باشد.

من از یک شکلی منحصر به فرد خرج کردن تحت فشار اجتماعی رنج می برم که بعضی از شما ممکن است به آن مربوط باشید. مادر من عاشق خرید کردن بود اما دوست نداشت پولی خرج کند. حقیقت این است که او یک محصول از دوره افسردگی بود. بنابراین تنها چیزهایی را می خرید که در حراجی بودند یا اینکه به عبارت دیگر خیلی چانه میزد. به خاطر آورم روزی را که با هدیه ای که برای یک دوست از حراجی خریده بود به خانه برمیگشت. اغلب مهم نبود که شخصی آن را دوست دارد یا خیر. مهم این بود که آن یک معامله خوب بود و او آن را دوست داشت. ولی چند ساعت بعد او از من چند بار می پرسید که به نظر تو خیلی ارزان به نظر نمیرسد؟ آنچه که من میخواستم بگویم این بود که اگر شما فکر می کنید که خیلی ارزان به نظر میرسد پس چرا آن را خریدید؟ و این تنها برای تقویت این تصمیم در من به کار میرفت که هرگز هدیه ای را که ممکن است ارزان به نظر برسد نخرم زیرا نمیخواستم مثل مادرم نگران باشم.

من در حقیقت از همان ترسی که مادرم داشت رنج میبردم - اما آن را به شکل متفاوت جهت جلوگیری از تأثیر ناخوشایند انتقاد پنهانی اجتماعی بیان می کردم.

شکل دیگر فشار اجتماعی، نیاز جهت حفظ ظواهر در حد بالا یا حفظ استانداردهای اجتماعی است. این می تواند به خرید یک ماشین گران قیمت تر از انچه شما استطاعتش را دارید، تلف کردن بودجه یک ماه کامل برای یک جفت کفش بخاطر اینکه دیگران هم آن را میپوشند یا رفتن به گران قیمت ترین رستوران در شهر بخاطر اینکه یک دوست می خواست آنجا برود ترجمه شود. هر زمان شما بیشتر از آنچه فکر می کنید پول خرج می کنید زیرا از قبلی پیش بینی شده یا بخاطر اینکه نمیتوانید بگویید نه به فشار اجتماعی تسلیم شده اید.

توصیه های آموزنده

به بودجه خود اکتفا کنید.

من بعداً درباره بودجه ها صحبت می کنم اما فشار اجتماعی دلیل دیگری است برای اینکه یک بودجه داشته باشید. با نشستن در ابتدای سال و درست کردن یک فهرست از هزینه ها بسته به صلاحدید (هدایا، بیرون شام خوردن و غیره) شما حدود خرج کردن را باید مشخص کنید. البته همیشه استثناءهایی وجود دارد همانطور که شما وارد سال جدید می شوید بودجه شما - نه فشار اجتماعی - حکم خواهد کرد که چقدر پول می توانید برای هدیه، شام یا مسافرت در سراسر سال خرج کنید.

هدایا را با تصور مشخص در ذهن خود انتخاب کنید.

اگر شما در مورد خرید یک هدیه برنامهریزی کنید احتمالی بسیار کمی وجود دارد که تسلیم خرج کردن تحت فشار اجتماعی شوید. انجام این کار به شما اجازه می دهد چیزی را انتخاب کنید که میدانید آن شخصی در واقع دوست خواهد داشت، نه چیزی را که فکر می کنید گران قیمت به نظر میرسد. پیشنهاد دیگر این است که وقتی نوبت به هدیه دادن میرسد از افراد بپرسید چه چیزی بعنوان هدیه دوست دارند. بیشتر شما میتوانید مطمئن تر آن هدیه را خریداری کنید.

میزبان فعالیت های گروهی باشید که همه شرکت می کنند.

برای مثال به جای رفتن به یک رستوران گران قیمت جایی بروید که هرکس چیزی با خود می آورد. یک مهمانی کوچک ترتیب دهید به جای اینکه در یک هتلی لوکسی بیش از استطاعت خود خرج کنید. مردم اخیراً به پدیده ای به نام دوباره هدیه دادن رو آوردهاند یعنی دادن هدیه ای که و جالب برای مبادله هدایا باشد. فقط مراقب باشید چیزی را که توسط خود شخصی به شما داده شده است برای مبادله نیاورید.