تعریف : در این بیماری پرده عصبی (شبکیه) از مشیمیه جدا می شود. در این جا متذکر شد که لایه رنگی شبکیه به مشیمیه متصل باقی می ماند و در واقع بیشتر اوقات اشکال در ساختمان شبکیه ایجاد می شود.

علائم آن : فقط به وسیله دستگاه افتالموسکوپ قابل تشخیص است. این حالت ممکن است باعث شود تا شخص سالها در حالت تقریباً کوری به سر برد، که در ادامه این کوری می تواند کامل شود. به هرحال همیشه علائم اخطار دهنده و یک حالت ضعف عمومی وجود دارد. کسانی که نزدیک بین هستند، بیشتر به این نزدیک دچار می شوند (نیمی از افرادی که دچار این مشکل هستند، نزدیک بین می باشند) شناخت آن : احتمال دارد که فشار زیاد در کره چشم به علت تجمع بیش از حد مایعات (خصوصاً در زلالیه) عامل جدا شدن شبکیه باشد. این پرده مانند سایر غشاها (صلبیه، مشیمیه) ضعیف می شود و از بین می رود. انباشته شدن مواد مسموم در بدن و تغذیه بد همیشه عامل اساسی در به وجود آمدن فشار زیاد در شبکیه هستند و شبکیه نیز که به خوبی تغذیه نشده است کیفیت خود را از دست می دهد. و از بین می رود. اکثر عمل جراحی آب مروارید، جدا شدن شبکیه را به دنبال دارد.

بعضی مواقع این ناراحتی براثر یک ضربه مغزی شدید (ضربه شدید روی جمجمه) نیز به وجود می آید.

آزمایشها در مورد حیوانات نشان داده است که در صورتی که آنها را به مدت طولانی در تاریکی نگه داریم، شبکیه چشم آنها به سادگی جدا می شود و این ناراحتی به ندرت در میان حیواناتی که در روشنایی نگهداری می شوند دیده می شود.

قبل از جدا شدن زلالیه حالت سیال به خود می گیرد و یا حداقل در بعضی نقاط آن این کیفیت اتفاق می افتد، در حالی که ثابت شده است که تعادل میان اسید و باز این مایع برای حفظ سلامت زلالیه ضروری است.

به طور کلی می توان گفت که هنگامی که چشم بد تغذیه می شود شبکیه حساسیت خود را از دست می دهد و در عین حال وقتی که شبکیه به خوبی تنظیم نباشد و زمانی که دید چشم به طور ناصحیح عمل کند در کار چشم اختلال ایجاد می شود و همچنین در تغذیه آن اشکال به وجود می آید. کار چشم بستگی به واکنشهایی دارد که شبکیه پس از ادراک از خود نشان می دهد.

درمانها: با یک روش زندگی سالم می توان از به وجود آمدن این اشکال جلوگیری کرد.

«تامسن» درباره جدا شدن شبکیه می نویسد: «یک قسمت از میدان دید یکی از چشمها تیره و حتی گاهی اوقات تاریک می شود. در این حالت باید سریعاً ضمن حفظ آرامش به پشت دراز کشید تا وزن شبکیه برای قرار گرفتن بافت جدا شده در جای خود کمک کند. با این کار خطر به وجود آمدن همین واقعه برای چشم دیگر کاهش می یابد. تلاش زیاد و خستگی بیش از حد که عوامل ایجاد اولین جدایی هستند باید متوقف شوند. این اشکالات ظاهراً در عرض چند روز از بین می روند، ولی منطق ایجاب می کند که جانب احتیاط را از دست نداده و پیشگیریهای لازم را برای دوری از اشکالات بعدی انجام داد. در غالب موارد شبکیه خود به خود و دوباره می چسبد و به همان نسبت که بیمار عاقلانه رفتار کرده و خود را به طریقی صحیح درمان نماید وضع به حال طبیعی و عادی خود باز می گردد»