علل درونی افسردگی اشخاص

افسردگی دارای علل درونی زیادی است. وقتی انسان ها بیمار می شوند و پزشکان قادر به تشخیص بیماری آنها نیستند و از این پزشک به آن پزشک مراجعه می کنند و نتیجه ای نمی گیرند به تدریج دچار حالت افسردگی می شوند و این حالت افسردگی و دپرسیون و اضطراب بعداً مانع بهبودی او در مراجعه به پزشکان بعدی می شود.

از علل دیگر افسردگی شرایط درونی بدن شخص مبتلا است. شاید این حالت به صورت ارثی نیز وجود داشته باشد و بعضی از خانواده ها بیشتر به این حالت چار می شوند.

از علل دیگر آن، تغییراتی در ترکیبات شیمیایی مواد درون مغز است. مثلاً موقعی که سروتین serotonin و norepinephrine نوراپی نفرین مقدارش در سطح مغز کاهش می یابد و در بعضی از افراد که در ساختمان روحی روانی نقصی دارند این حالت زیاد دیده می شود. علاوه بر این شرایط خارجی شرایط خاص بدن و غذاهایی که می خوریم نیز در ایجاد افسردگی نقش زیادی دارد.

دکتر Bernard powell استاد دانشگاه برکلی عقیده دارد غذاهایی که ما می خوریم در ایجاد افسردگی، هیجان، اضطراب، بی قراری و غم و اندوه در درون ما نقش بسیار عمده ای دارند. دکتر powell می گوید تمام افراد یک خانواده که به شدت از بیماری افسردگی رنج می بردند بیمار مطب اینجانب بودند. غذاهای آنها بیشتر همبرگر، سیب زمینی سرخ کرده همراه با کیک، نان شیرینی، مربا، نان های خامه دار، چای و قهوه بسیار شیرین بود و با وجود مراجعه به پزشکان بسیاری موفق به نجات از این بیماری نشده بودند. ولی من به آنها توصیه کردم که ضمن عوض کردن مختصر شرایط خارجی زندگی، برنامه غذایی خود را نیز تغییر دهند از سالاد، میوه، سبزیهای خام، چای و قهوه کمی شیرین استفاده کنند در ضمن تمام افراد این خانواده چاق بودند که با به کار بستن دستورات غذایی پس از مدتی همه وزن اضافی خود را از دست دادند و همه اضطراب و افسردگی شان برطرف شد و حالا مثل سایر افراد خانواده ها آرام و طبیعی زندگی می کنند یک روز پدر این خانواده ازمن پرسید آیا غذاهایی که ما می خوریم در روی حالات روحی و درونی ما اثر دارد ؟ که من جواب مثبت دادم گفتم که غذاها می توانند در اندیشه، وضع روحی و حالات مختلف زندگی مان نقش بسیار مهمی داشته باشند. وقتی ما مقادیر زیادی مواد نشاسته ای و قندی می خوریم و احساس می کنیم که سنگین شده ایم و حتی خسته هستیم و هنگامی که از خوردن مواد نشاسته ای (به خصوص نان سفید شده) قند و چربی پرهیز می کنیم این حالت به ما دست نمی دهد و اگر برعکس بیشتر از برنج (آبکش نشده) انواع لوبیاها، سبزیها و پروتئین استفاده نماییم می فهمیم که در ما انرژی بیشتری ایجاد شده و حتی احساس خوشی نیز می نماییم.

البته لازم است نوع غذای انسان همیشه تغییر کند و به طور دائم از یک یا دو نوع غذای استفاده نکند. خوردن یک غذا به مدت طولانی خود باعث افسردگی و خمودگی می شود.

بهرحال وضع روحی و مغزی، ارتباط زیادی با نوع غذایی که ما می خوریم دارد. کمبود ویتامین ها می تواند باعث تغییرات شیمیایی سلولهای مغزی شود و چنانچه این نوع غذا خوردن ادامه یابد افسردگی depression خستگی fatigue و بی قراری Irritability ایجاد شود.