مواردی که برای کنترل ذهن باید آنها را مورد توجه قرار داد؟

مطالعه کنید : مطالعه تنها کاری است که سعی کنید به آن عادت کنید چون در هر حالت ذهن به آن عادت نمیکند و تمام تلاشش این خواهد بود که کتاب را از دست شما بگیرد. همیشه یک کتاب کوچک همراه تان باشد تاثیر مطالعه بر شخصیت ذهنی شما ستودنی است. مطالعه تنها چیزی است که اگر منِ ذهنی از دستتان خارج کرد و به نفع خود مصادره کرد اصلا نگران نباشید این یعنی اینکه شما در کنترل منِ ذهنی کاملا موفق شده اید.

جمعگرا باشید: از نشست ها و جمعهای خانوادگی و دوستانه دوری نکنید و فعالانه شرکت کنید سعی کنید همیشه در این نشست ها و جمع ها حرفهای خوبی برای زدن داشته باشید که هدایت بحث را به دست بگیرید و از انحراف صحبت های جمع دوستانه و خانوادگی به سوی مباحث کم ارزش و مبتذل جلوگیری کنید. بیشتر تمرکز خود را بر اینکه دوستان یا آشنایان به چه کمک فکری احتیاج دارند قرار دهید مطمئن باشید شما می توانید آغازگر بحث" شناخت ذهن و کنترل آن" در بین نزدیکان خود بوده و بذر آگاهی را منتشر کنید تا اگر کسی زمینۀ لازم را داشت بتواند در این راه قدم گذاشته و کنترل ذهن خود را به دست گیرد.

قانون سه ثانیه: یکی از بهترین متددهای کنترل ذهن شاید به جرات بتوان گفت قانون سه ثانیه میباشد. اجرای آن بسیار ساده و شدنی است. سعی کنید از امروز قبل از انجام اغلب امورِ روزمره که از اضطرار و عجله کمتری برخوردارند سه ثانیه مکث کنید و در طی این سه ثانیه با حس حضور در محل و زمانِ حال منِ ذهنی را احضار کنید تا با هم نسبت به شروع آن کار اقدام کنید. برای مثال وقتی داخل خودروی خود می نشینید قبل از اینکه بلافاصله موتور را استارت کنید مکث کنید متوجه فضای اطراف، فرمان، دنده ترمز و کلاچ و گاز، آینه و سوییچ خودرو بشوید آگاهی را در محل احضار کنید و سپس اقدام کنید این کار صرف نظر از اینکه به شما کمک میکند اغلب امور را با نهایت دقت و ایمنی و درستی انجام بدهید شدیداً به مهارت شما در کنترل منِ ذهنی کمک خواهد کرد.

مستند سازی : سعی کنید به یادداشت برداری و مکتوب سازی عادت کنید وقایع مهم زندگی خود را به صورت یادداشت، سند، تصویر یا فیلم نگهداری کنید. خاطره نویسی روزانه یک کار بسیار بسیار پسندیده است که در فرهنگ ما متاسفانه در موردش ضعیف عمل شده است سالها بعد که به این نوشته ها مراجعه کنید صرف نظر از جذابیت و حس خوب متوجه نکته عمیقی خواهید شد، و آن این است که منِ ذهنی در به خاطر سپردن خاطرات شفاهی به بخش ناخودآگاه و به یادآوردن مجددآنها اغلب آنها را دستکاری و جعل میکند و باعث ایجاد تغییراتی در آنها میشود. برای اغلب ما رخ داده است که از خاطراتمان جزییاتی را به یاد می آوریم و بیان میکنیم که دیگران که در آن خاطرات با ما مشترک هستند خیلی با آن جزییات موافق نیستند و یا اینکه خودمان که خیلی تمرکز میکنیم و فکر میکنیم متوجه میشویم خاطرات خود را به دست موجود امانت داری نسپرده ایم. اصولاً منِ ذهنی در راستای منافع شخصی خود مثل هویت سازی و انرژی گرفتن خاطرات دور دست شما را دستکاری میکند و شما را با روایت جعلی از مساله مواجه میسازد، در حالیکه مستند سازی و مکتوبکردن یادداشت ها و خاطرات به شما کمک میکند هم خاطرات خود را از گزند دستکاری ذهن دور نگه دارید و هم در صورت لزوم به اطلاعات قابل استناد مراجعه کنید. همین بلا دقیقا سر تمام مفاهیمی که از گذر سالیان دراز و از گذشتگان به ما رسیده است نیز آمده است چقدر میتوان به صحت آنها مطمئن بود و از دستکاری نشدن آنها توسط ذهن آسوده خاطر بود؟