مشکلات جنسی بین بخشی از زوجین روز به روز بیشتر می‌شود و طبق آمار رسمی و غیر رسمی چیزی بین ۷۶ تا ۸۰ درصد طلاق‌های کشور به موضوع جنسی مربوط است، موضوعی که گاه افراد را به رفتن به مطب متخصص سکسولوژیست تشویق می‌کند و در بیشتر موارد ما شاهد این انگیزه‌ی جنسی از طرف زنان برای جدایی هستیم، زنانی که شاید با گذر زمان، فهمشان نسبت به نیازهایشان افزایش پیدا کرده است.

بهنام احدی -روان‌درمانگر جنسی- بر این باور است که از دهه‌ی هشتاد مراجعه به متخصصین زناشویی و جنسی در ایران شروع شد و با شیب ملایم در حال افزایش است اما یکی از دلایل اصلی اختلافات زناشویی را در حال حاضر تبلیغات چند همسری می‌داند زیرا چنین تبلیغاتی را عامل برهم خوردن نظام خانواده می‌داند.

همچنین مینا جعفری وکیل خانواده بخش زیادی از مشکلات زناشویی را به پرونده‌هایی مربوط به اعتیاد و چند همسری دانست، زیرا اعتیاد نیاز جنسی را کم می‌کند و حتی با وجود تعدد زوجین زمان کافی برای بودن در کنار همسر از دست خواهد رفت.

محمد علی الستی -جامعه شناس- هم بر این نکته تاکید دارد که در مسایل جنسی دیگر نه آن آموزه‌های سنتی وجود دارد و نه روشنگری غربی را داریم، بنابراین از هر دو طرف دچار مشکل هستیم. این جامعه شناس همچنین جذابیت‌هایی که جوامع سرمایه‌داری ارایه می‌کنند را دلیل دیگری برای مشکلات جنسی و بروز طلاق در خانواده‌ها می‌داند.

انصاف نیوز با بهنام احدی، مینا جعفری، محمد علی الستی و چند شخص با تجربه‌های ناموفق در امر جنسی گفت‌و گو کرده که در ادامه می‌خوانید:

چند تجربه‌ی ناموفق در روابط جنسی

«نامزدم دختر فوق‌العاده‌ای است اما هیچ وقت رابطه‌ی جنسی خوبی با هم نداشتیم، از اول خیلی سرد مزاج بود اما رفته رفته بیشتر شد تا جایی که کار به مشاور و سکسولوژیست رسید، پیش خودم می‌گفتم اگر کار به جایی برسد که دیگر نتوانیم رابطه‌ای با هم داشته باشیم چه می‌شود؟ می‌ترسیدم برای این موضوع یک روز کارم به خیانت کردن برسد، اما حالا دو هفته شده که تحت درمان است و منتظرم نتیجه‌ی این مرحله‌ی درمان را ببینم.»

«همسرم هیچ میل جنسی‌ای به من نداشت، اوایل ازدواج خوب بودیم اما کم کم همه چیز تغییر کرد، حتی گاهی شب در کنارم نمی‌خوابید و مثل یک دوست معمولی با من رفتار می‌کرد اما بعد یک سال سماجت برای بهتر شدن رابطه و بی‌نتیجه ماندن تلاشم، من هم مثل او سرد شده بودم که فهمیدم در این مدت پای زنی در میان بود، اما حتی تا روز طلاق هم توجه نشدم سرد بودنش دلیل رابطه‌ای دیگر شده بود و یا رابطه‌ای دیگر دلیل سرد شدنش…»

«حدود سی سال است ازدواج کردیم اما به طور دقیق شانزده سال است که دیگر کنار هم نمی‌خوابیم، احساس می‌کنم هیچ میل جنسی‌ای بین ما دو نفر وجود ندارد، در خانه او اتاق خود را دارد و من هم جای خواب خودم را دارم، حتی دلم نمی‌خواهد جلوی چشمان او لباس عوض کنم، همه چیز در این زندگی تمام شده و من فقط به فکر مادری برای فرزندانم هستم.»

«وقتی دوست بودیم همه چیز با هیجان پیش می‌رفت، حتی رابطه‌ی جنسی بین من و همسرم، مرد مهربانی است اما بعد از ازدواج رابطه‌ی جنسی ما به یک امر عادی و روتین تبدیل شد که تنها از سر تکلیف انجام می‌شود، اما این موضوع آزار دهنده است و نمی‌دانم چطور برایش بازگو کنم.»

این‌ها بخشی از صحبت‌های افرادی است که در روابط جنسی خود دچار مشکل شدند، مشکلی که همچون غباری بر زندگی آنها سیطره پیدا کرده است.

روانشناس: تبلیغ چند همسری نظام خانواده به هم می‌ریزد

بهنام احدی سکسولوژیست و روان درمانگر مسایل جنسی و زناشویی در مورد میزان افزایش مراجعان به کارشناس مسایل جنسی گفت: «این مشکلات همیشه بوده است اما کلینیک‌ها و مراکز مشاوره در گذشته کم‌تر بود و حالا یک مقدار برجسته‌تر شده است.

مردم همیشه بابت مشکلات جنسی‌شان به روانپزشک و روانشناس مراجعه می‌کردند، درحال حاضر فشار اقتصادی خیلی زیاد است و تحت فشار اقتصادی زندگی‌های زناشویی به هم خورده است، خانواده بیشترین تاوان را در ۱۵ سال اخیر در ایران بر اثر تحریم‌ها پس داده، خانواد‌ها تحت فشار مالی مشکلات سلامت روان پیدا کردند و افسردگی، اضطراب و فشار زندگی بالا دارند و اینها باعث شده زندگی جنسی آنها به هم بریزد.

اما موضوع دیگر این است که در گذشته امکان بهبود وجود نداشت اما حالا مردم با مراجعه مشکلاتشان را حل می‌کنند به جای آنکه طلاق بگیرند، خیانت کنند، به مصرف مواد رو بیاورند و یا به سمت انحرافات جنسی مثل آمیزش گروهی روی بیاورند. به متخصص مراجعه می‌کنند.»

احدی به میزان انگیزه جنسی بین زن‌ها و مردها که عامل اختلاف جنسی می‌شود اشاره کرد و ادامه داد: «به هر حال زن‌ها به حقوق خودشان بیشتر واقف شدند و دیگر نمی‌خواهند نادیده گرفته شوند و جنس دوم و مطبخ نشین باشند، در سایه‌ی تحصیلاتی که پیدا کرده‌اند به حقوق خودشان و رشد فرهنگی در جامعه آگاه شدند.»

این روان‌درمانگر طبق تجربه‌ی کاری خود در مورد میزان کاهش یا افزایش مراجعیین به سکسولوژیست گفت: «با یک شیب مشخص و ملایمی زیاد شده است و ارتفاع ناگهانی پیدا نکرده است، ده سال پیش هم مراجعه می‌کردند و کمک می‌خواستند. از دهه‌ی هشتاد این مساله در جامعه جا افتاده است و شاید ۱۸ سال پیش باید این سوال راجع به افزایش مراجعان را مطرح می‌کردید.

از دهه‌ی هشتاد این مساله در ایران شروع شد و کارشناسانی در این زمینه کتاب تعریف و ترجمه کردند و در دنیا هم این مساله بیشتر مورد توجه قرار گرفت برای همین عادی‌تر شد، تکانه‌های ‌آن ۱۸ سال است که در ایران شروع شده اما الان متخصص آن بیشتر شده‌ و یک سری متخصص در این زمینه از طریق کارگاه‌ها بیشتر شدند و این چیزی بوده که نیازش در جامعه ما وجود داشت.»

احدی در مورد اینکه نارضایتی جنسی بیشتر از طرف خانم‌ها است و یا آقایان گفت: «بیشتر از طرف خانم‌ها است چون آقایان در سایه‌ی تبلیغاتی که بوده رو به چند همسری نامتمرکز آوردند و به زن‌ها توجه لازم را نمی‌کنند و در روابط فرازناشویی بین همسر موقت یا معشوقه میل جنسی را تقسیم می‌کنند و درصد اندکی نصیب همسر خودشان می‌شود.

آقایان با همه هستند جز خانم خودشان، مثلا آقا یک زن در زعفرانیه دارد و یک دوست دختر در پونک دارد و یک زن صیغه‌ای در شهرری دارد و یک دوست دختر هم در شهرستان و اروپا،خب در این میان دیگر چیزی به همسر خودش نمی‌رسد، وقتی چند همسری را برای مردان تبلیغ می‌کنیم و تبدیل به یک فرهنگ جاری و ساری می‌کنیم معلوم است نظام خانواده‌ها به هم می‌ریزد، این چیزی است که تبدیل به یک فرهنگ شده و ما به چند همسری زمان قاجار برگشتیم.»

وکیل خانواده: در بیشتر پرونده‌ها زنان نارضایتی بیشتری دارند

مینا جعفری وکیل خانواده در مورد طلاق‌هایی که بر سر مسایل جنسی اتفاق می‌افتد گفت: «این موضوع ابعاد زیادی دارد اما یکی از مهم‌ترین آنها آموزش ندادن روابط انسانی است که حتی فراتر از خود رابطه‌ی جنسی است، چون ما بیشتر برای روابط خانگی بزرگ شدیم که حتی برای آنهم به دلیل یک سری آموزه‌های غلط درست تربیت نشدیم.

روابط انسانی خیلی بین ما درست تعریف نشده و نیاز به بازتعریف از بعد مذهبی و اخلاقی دارد، وقتی همه چیز تابو است بچه‌ها هم چیزی در مورد این مسایل یاد نمی‌گیرند و به جای آموزش از منابع درست به سمت فیلم‌های تجاری و مخالف شان انسان، یعنی پورن می‌روند.»

این وکیل نارضایتی زنان را در پرونده‌های خود بیشتر شاهد بوده و در این مورد ادامه داد: «در این موارد خانم‌ها با من راحت‌تر صحبت می‌کنند و شاید برای همین نارضایتی خانم‌ها بیشتر است، اما آمار درستی در دست نیست که مشخص کند نارضایتی زنان و مردان دقیق چند درصد است. البته این را فراموش نکنیم که آقایانی که تعدد زوج دارند و بدون ابراز آن به همسرشان در این روابط ادامه می‌دهند که یکی از دلایل این مشکلات مطرح شده است. بر همین اساس یک سری طلاق‌ وجود دارد که به آن طلاق‌های عاطفی می‌گویند و یک سری دیگر فیزیکی است که متاسفانه زیاد شده است و فقط برای حفظ آبرو و خانوداده افراد با هم ادامه می‌دهند و برای حل رابطه معمولا اقدامی نمی‌کنند.

اما به صورت کلی زن‌ها با نیازهای خودشان بیشتر آشنا شدند که به عنوان یک انسان آنها هم حق رسیدگی به نیازهایشان را دارند.»

جعفری با توجه به تجربه‌ی کاری خود در مورد مشکلات جنسی زناشویی گفت: «در پرونده‌های اعتیاد این مسایل بیشتر است چون مردها در اعتیاد دچار ناتوانی جنسی می‌شوند و در بلند مدت این توانایی کاملا به صفر می‌رسد، البته باید به موضوع روابط متعدد هم توجه کرد زیرا نارضایتی خانم‌ها در این بخش هم بیشتر است که مثلا می‌گویند «همسرم دچار روابط متعدد است و با من رابطه‌ای ندارد.»

جامعه شناس: سرمایه‌داری جذابیت‌های دیگری به ما القا کرده

محمدعلی الستی جامعه شناس ارتباطات و استاد دانشگاه در رابطه با گسترش مشکلات در امر جنسی گفت: «مساله را باید اول یک مقدار محدود کرد تا ببینیم راجع به چه چیزی صحبت می‌کنیم، انسان یک مجموعه از نیازهای فیزیکی، جسمی و روحی، روانی و حتی نیازهای فرهنگی، اجتماعی دارد که در نظام‌های اجتماعی مختلف به این نیازها پاسخ‌های مختلف داده می‌شود.

اما وقتی به نیاز جنسی می‌رسد می‌بینیم مسایل زیادی همچون خرافات، تابوها و اعتقادات بر سر پاسخگویی وجود دارد، اینها مسایلی است که در بسیاری از اوقات اجازه نمی‌دهند پاسخی مناسب به نیاز جنسی داده شود، نیازی که هم فیزیولوژیک و هم روحی، روانی است.

وقتی پاسخ مناسب دریافت نمی‌شود تبدیل به مشکل و مساله می‌شود، در واقع اول تبدیل به یک عارضه می‌شود که اگر روی آن بررسی صورت نگیرد به آسیب تبدیل خواهد شد و اگر تدبیری اندیشیده نشود به تدریج بحران خواهد شد. مساله جنسی اگر به آسیب‌های آشکار در این زمینه تبدیل نشود در بعضی موارد به شکل تحاوز و موارد دیگر که شدت سرکوب متفاوت است عوارضی مثل افسردگی بروز خواهد کرد.»

الستی در مورد اینکه چنین نیازهای همیشه وجود داشته اما چرا رفته رفته طلاق‌ها هم به همین سمت می‌روند، گفت: «در عصر حاضر شاهد چند مساله هستیم، با توجه به مناسبات مردسالار که در سالیان گذشته حاکم بوده در بسیاری اوقات زنانی که پاسخ نیاز جنسی خود را درست دریافت نمی‌کردند، در مناسبات اجتماعی این موضوع را تحمل می‌کردند، اما به دلیل تابو بودن طلاق به قول عوام مجبور بودند بسوزند و بسازنند و سراغ جدایی و طلاق نروند. طبیعتا با ارتقای حقوق زنان و افزایش نقش زنان در جامعه مطالباتشان راحت‌تر بیان می‌شود، بنابراین هر نارضایتی من جمله روابط جنسی، آشکارتر بر طلاق تاثیر خواهد داشت.

دومین مورد فرهنگ جهانی است که عامل تنوع طلبی جنسی است، حتی بیشتر برنامه‌های سرگرمی و اینترنتی بر لذات جنسی تاکید دارد، این تحریکات خانمان برانداز خواهد بود چون مسیر شبکه‌های اجتماعی که افراد در آن قرار گرفتند زودتر به بلوغ جنسی آنها را می‌رساند. از طرف دیگر بالا رفتن سن ازدواج و بلوغ جنسی زودهنگام، یکی از نتایج و شاخص‌های طلاق است.»

گاه جامعه‌ی سرمایه‌داری الگویی از یک زن و مرد مطلوب به ما معرفی می‌کند، الستی در مورد تاثیر این الکوها گفت: «ما اصولا جریان تبلیغات و سینمای غرب را که نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم از واقع گرایی در حال دور شدن است، در واقع خیالپردازی را جایگزین می‌کند. انسانیت انسان در جوامع پیشرفته به عنوان یک جذابیت همیشه مطرح است، زن و مردی که با زیبایی اولیه نسبت به هم جذب می‌شوند، روابطشان آنقدر عمیق‌تر می‌شود که مسایل فرهنگی، معنوی و انسانی جذابیت‌های جدیدتری ایجاد می‌کند چون دنبال آن جذابیت فیزیکی نیستند.

اما الگوهای که در سینما داده می‌شود مثلا زیبایی اندام جزو یکی از همان الگوها است، اما بعضی افراد هرگز از لحاظ فیزیولوژیک چنین اندامی را نخواهند داشت، اما باز هم افرادی هستند که با هر تلاشی سعی در شبیه سازی خود با آن مانکن‌ها را دارند، در این صورت دیگر جذابیت‌های معنوی و اجتماعی کنار می‌رود. مثلا همه حسرت خانم ۸۵ ساله‌ای را می‌خورند که هیکل مطلوب و جذابی دارد، خانمی که باید بررسی کرد چقدر از زمان خود را صرف ظاهر و اندام خود می‌کند، موضوع دیگر این است که بعد از به دست آوردن این جذابیت‌ها باید در محفلی زیبایی‌های خود را نمایش دهد. با این وجود چنین فردی چه زمان را صرف معاشرت‌های اجتماعی و کتاب خواندن می‌کند؟ همه‌ی این مسایل به یکدیگر ربط دارد و به آن تعادل فرهنگی می‌گویند.

الگوهایی که در جهان وجود دارد، بنیاد خانواده را سست و روابط را سطحی می‌کند، چنین الگویی میزان طلاق‌ و آسیب‌های اجتماعی را افزایش می‌دهد. اما اصلی‌ترین مساله ما آموزش و پرورش است که باید برای نسل‌های آینده یک نوع معماری اصولی انجام داد، جای آموزش جنسی در درس‌های مدرسه خالی است.

حیای سنتی پدر و مادرها که فکر می‌کنند با صحبت در مورد مسایل جنسی بین خودشان و فرزندانشان پرده‌های حیا و حرمت دریده می‌شود، در این صورت مسایل را گروه هم سالان گاه با اشتباه باید تحویل هم بدهند. حتی در آموزه‌های سنتی مذهبی می‌بینیم بدون خجالت در مورد این مسایل صحبت می‌شود اما حالا از آن سنت‌ها دور شدیم و به سمت مدرنیته در حرکت هستیم. دیگر نه آن آموزهای سنتی وجود دارد و نه روشنگری غربی را داریم، از هر دو طرف دچار مشکل هستیم.»