سینا مهراد دوماد شد؟

مصاحبه جدید سینا مهراد
سینا مهراد در ۱۲ آذرماه سال ۱۳۷۰ در شهر تهران در یک خانواده پنج نفره و هنرمند متولد است. سینا مهراد فرزند کارگردان مشهور کشورمان سعید سهیلی است. سینا مهراد یک برادر به اسم ساعد سهیلی و یک خواهر به اسم صبا سهیلی دارد. سینا مهراد مجرد است. سینا مهراد با فیلم شادروان در جشنواره فجر امسال حضور داشت درادامه عکسی از سینا مهراد در شبکه های اجتماعی منتشر شد که او در حال ورزش کردن با ژستی شیک و لاکچری است که مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت.
سینا مهراد گفت: الآن شاید نسبتاً بالای شهر زندگی کنم ولی جایی تقریباً پایین شهر مشهد بهدنیا آمدم و آنجا زندگی کردم. من اگر زادهشده یک خانواده پولدار بودم، قطعاً نمیتوانستم در «شادروان» بازی کنم.
مرزی که به آن اشاره کردم، در کلیت فیلم هم هست. خود فیلم هم روی مرزی حرکت میکند که یک طرف اغراق در نمایش کنشهاست؛ اغراقی که اگر شدید باشد میتواند حتی به لودگی منجر شود…
ولی در «شادروان» اینگونه نمیشود، میشود؟
نه دیگر. میخواهم همین را بگویم. از طرف دیگر هم بنا را روی شوخیهایی بر اساس حوادثی چون مرگ پدر گذاشته که بعدها ممکن بود بهواسطهشان متهم به زیر سؤال بردن نهاد خانواده یا موارد اینچنینی شود. موقع خواندن فیلمنامه نگران این نبودی که ممکن است بعدها چنین سوءتفاهمهایی ایجاد شود؟
نه. اصلاً. روی مرگ پدر زیاد تأکید نمیشود. تکلیف فیلمنامه با خودش روشن است و خیلی سریع از سکانس دوم میرود بهسراغ بحث همبستگی خانواده. حادثهای تلخ، اما بهشکلی شیرین، اتفاق میافتد و تکلیف تماشاگر با فیلم خیلی سریع روشن میشود.
فکر میکنم تا حدی در مورد سؤالی که میخواهم بپرسم توضیح دادی. مهمترین کاراکترهایی که بهواسطهشان نزد مردم شناخته شدی در سریالهای «پدر» و «آقازاده» بودند؛ شخصیتهایی کاملاً مثبت و سربهراه. حالا در «شادروان» نقش متفاوتی را ایفا کردهای: شخصیتی بسیار شیطان و عصیانگر (هر چند، همانطور که اشاره کردم، در «ژن خوک» هم نقش متفاوتی داشتی). از بین این دو جنس کاراکتر، کدامیک برایت جذابتر یا چالشبرانگیزتر است؟
بعد از آن دو کاراکتر، هر نقش دیگری بهجز آن مدل برایم جذاب بود. چون – همانطور که گفتم – میخواستم یک نقش جدید بازی کنم. اما نقش نادر به همین دلایلی که گفتی – عصیانگر بودن، اینکه خیلی راحت و سریع جواب دیگران را میدهد و مسائلی از این قبیل – یکجور راحتی برایم ایجاد کرد. این راحتی، مهمترین خصوصیت این نقش بود که در «آقازاده» و «پدر» نداشتم. در آن آثار نقش یک مأمور امنیتی و یک پسر کاملاً موجه را بازی میکردم. در هر دو مورد، بهواسطه نقشی که بازی میکردم، هم میمیک صورتم، هم حرکت بدن و هم طرز دیالوگگفتنم کاملاً کنترلشده بود. ولی در «شادروان» از همان مرحله پیشتولید خودم را رها کردم. اولین بار بود که چنین اتفاقی برایم میافتاد. حتی در «ژن خوک» هم این حسّ صددرصد را نداشتم. چون هم آنموقع کمتجربهتر بودم و هم پدرم – و جدا از اینکه پدرم بود، فردی بهنام سعید سهیلی – بالای سرم بود. بالاخره آدم در چنین شرایطی نمیتواند کاملاً راحت باشد. اما در «شادروان» از همان اول خودم را رها کردم و به نقش سپردم. و فکر میکنم این نکته در خودِ فیلم مشخص است. راهرفتن، حرکات دست، و لحن حرفزدن شخصیت در اینجا برایم خیلی آسانتر بود تا بازیکردن در «پدر» و «آقازاده».
و این کار را بیشتر از تجربه «پدر» و «آقازاده» دوست داشتی؟
نه. هر دو را خیلی دوست داشتم.
بعد از خواندن فیلمنامه، توانستی روی قصه یا شخصیت تأثیری بگذاری؟ مثلاً پیش آمد که با کارگردان صحبت کنی و نظراتی داشته باشی که اِعمال شوند؟
کلاً گروه ما خیلی اهل تعامل بود. بهخصوص سرپرست گروه که کارگردان بود.
اصلاً فیلمهایی که اینقدر روان هستند، مشخص است که پشتصحنه خوبی هم داشتهاند.
دقیقاً. اصلاً این یک قانون نانوشته است که اگر پشتصحنه خوب باشد، به مخاطب منتقل میشود. من دیگر بعد از «شادروان» به این اعتقاد پیدا کردهام. چون کارهای دیگر را در سینما دیدهایم. من فکر میکنم ۹۰ درصد کارهایی که دیده نمیشوند و مخاطب با آنها ارتباط برقرار نمیکند، بهخاطر پشتصحنهشان است. حسین نمازی از همان اول تکلیف ما را مشخص کرد و دیدیم چقدر اهل تعامل است. با اضافهشدن مسعود سلامی، کار بهتر هم شد. مسعود سلامی آدم بسیار باسواد و اهل تعاملی است که به بازیگر پیشنهاد داده و کمک میکند. بنابراین برای بازیگرها خیلی خوب است که با مسعود سلامی کار کنند. خودِ من هم کلی نظر دادم که خیلی از آنها در فیلمنامه وارد شد و خیلیها هم رد شد. همه بازیگران نظر میدادند. اما مهمترین موردی که خیلی به چشم آمد بحث تیشرت شخصیت بود. حسین نمازی گفته بود که میخواهد یک تیشرت فوتبالی تن شخصیت کند. چند تا تیشرت فوتبالی پوشیدم و گریم شدم. یک شب به خانه رفته بودم و داشتم با خودم فکر میکردم که ناگهان دیدم چقدر موهای من – آنجور که در تست گریم تصویب شده بود – شبیه مارادونا است. پیش خودم فکر کردم حالا که قرار است تیشرت فوتبالی هم بر تن این شخصیت برود، او را تبدیل به کسی کنیم که الگویش مارادونا است و دوست داشته یک فوقستاره در زندگی بشود، آدم بلندپروازی بوده اما شرایط نگذاشته است. قضیه را به حسین نمازی گفتم و خیلی استقبال کرد. فردا لباسهای بارسلونا و آرژانتینِ مارادونا را بر تن کردم و دیدم شدهام خودِ مارادونا. بعد از آن و در حین فیلمبرداری، همینطور دیالوگها و ایدههایی اضافه میشد. مثلاً برادرش به او میگفت «آقای دست خدا» و یکی دیگر میگفت «نادر مارادونا».
یکجا هم میگوید فرقش با مارادونا این است که دست خدا بالای سرش نبود.
بله. آن مونولوگ بهشکل علنی داشت شخصیتش را بروز میداد. این عبارت در اواخر فیلم گفته میشود (همانجا که آن تغییر بُعد که در موردش صحبت کردیم رخ داده و با آهو صحبت میکند). بهنظرم اضافهشدن مارادونا از آن پیشنهادها بود که حسین نمازی گارد نگرفت و قبولش کرد و روی شخصیت نشست. هر که راجع به «شادروان» نقد نوشته در مورد ماجرای مارادونا هم صحبتی کرده است.
خود شیطنت و عصیانگری شخصیت هم به مارادونا میخورد.
دقیقاً.
نکته جالب این است که این شباهت بهقدری است که آدم فکر میکند این ایده قاعدتاً از اول در فیلمنامه بوده است. چون آن عصیانگری در زندگی شخصی خود مارادونا هم دیده میشد.
او هم یک شخصیت یاغی بود که اتفاقاً تصمیمات احمقانهای هم در طول زندگیاش گرفت. نادر هم همین شرایط دارد.
فکر میکنم خودت عمدتاً بالای شهر زندگی کردهای. چطور به شخصیتی که در «شادروان» داشتی (با آن مدل حرفزدن و ویژگیها) نزدیک شدی؟ با راهنمایی کارگردان بود؟
الآن شاید نسبتاً بالای شهر زندگی کنم ولی جایی تقریباً پایین شهر مشهد بهدنیا آمدم و آنجا زندگی کردم. مسیر مالی خانواده ما همینطور پلهپله بالا آمده است. از منفی آن را به صفر رساندیم و بعد به مثبت رسیدیم. یعنی این فضا اصلاً برای من دور نبود. من اگر زادهشده یک خانواده پولدار بودم، قطعاً نمیتوانستم در «شادروان» بازی کنم. یک سری از بازیگرانی که داریم، نمیتوانستند شخصیت نادر را در «شادروان» بازی کنند. من از پایین تمام این عناصر را دیدهام. خیلی از عناصری که برای خیلی از تماشاگران فیلم آشنا بوده – مثلاً اینکه اعضای خانواده بیایند، شب بمانند و پیژامه بگیرند و… – همگی در خانواده ما بوده و در طول این سی سال برایم آشنا بوده است. به همین دلیل توانستم آن را بهشکلی آشنا از کار در بیاورم.
آیا برای خود «شادروان» و در مسیر آمادهسازی بهطور خاص به پایین شهر رفتی؟
سه – چهار مرتبه با جوانانی از آن قشر قرار گذاشتیم و چند جلسه با هم نشستیم. من هم چند جلسه به باشگاههای پایین شهر رفتم و تمرین کردم. آن باشگاهرفتنها خیلی در مدل راهرفتن من تأثیر داشت.
سینا سهیلی با نام هنری مهراد در دوازدهم آذر ماه ۱۳۷۰ در تهران به دنیا آمده است. تا به امروز درباره اینکه چرا آقای سهیلی نام هنری سینا مهراد را برای خود انتخاب کرده است مشخص نشده است اما به نظر می رسد سینا برای اینکه با نام و شهرت پدرش مشهور نشود ترجیح داده است نام هنری سینا مهراد را برای خود انتخاب کند تا بتواند با اتکا به علم و استعداد خود در این حرفه به اوج محبوبیت برسد.
سینا برادر ساعد سهیلی و صبا می باشد که هر سه از بازیگران سینما و تلویزیون هستند و پدرشان سعید سهیلی از کارگردانان توانمند ایرانی می باشد.
سینا سهیلی در خانواده هنرمند به دنیا آمده و نا آشنا به فنون بازیگری نبوده و از کودکی با این حرفه بزرگ شده است و در کنار پدر و برادرش بازیگری را آموخته است.
سینا سهیلی در پل خواب و کلاشینکف ساخته پدرش نیز حضور داشت.
سینا سهیلی علاوه بر بازیگری دستیار کارگردان نیز بوده و در فیلم گشت ارشاد به عنوان دستیار کارگردان در کنار پدرش بود.
وضعیت تأهل سینا مهراد
سینا مهراد مجرد بوده و ازدواج نکرده و میگوید فعلا تصمیمی برای مزدوج شدن ندارم و میخواهم کار فیلمسازی کنم و تمرکزم را بر روی بازیگری بگذارم.
ناگفته نماند که برادر سینا سهیلی با یک بازیگر فرانسوی به نام گلوریا هاردی ازدواج کرده است
سینا مهراد در چه فیلم هایی بازی کرده است؟
- رفتن ( 1395 )
- زار ( 1395 )
- کلاشینکف ( 1392 )
- پنجشنبه آخر ماه ( 1390 )
- گشت ارشاد ( 1390 )
- شب برهنه ( 1380 )
سینا مهراد اخراج از دانشگاه
سه سال معماری خواندم ، در 6 ترم فقط 28 واحد پاس کردم! اشتباه کردم سمت معماری رفتم خیلی رشته شیک و درست و حسابی است اما من اهل کارهای ظریف نیستم ، وقتی می رفتم سر کلاس 40 تا دختر بودند و من یا یک پسر دیگر بودیم. من بیشتر اهل کارهای یدی هستم و پشت میز نشین نیستم.
خیلی منتظر بودم یک روز صبح که دانشگاه می روم مدیر گروه ، نامه اخراجی را به من بدهد و بالاخره این اتفاق افتاد. برگه اخراجی را گرفتم و هنوز هم دارم. بعد تمرکز 100 درصدی روی سینما داشتم.
خانواده سینا مهراد
سینا مهراد در یک خانواده پنج نفره و هنرمند متولد شده است ، او فرزند کارگردان مشهور کشورمون سعید سهیلی است و یک برادر به اسم ساعد سهیلی و یک خواهر به اسم صبا سهیلی دارد. جالب است بدانید هر سه فرزند سعید سهیلی به کار بازیگری مشغول هستند . ساعد سهیلی برادر سینا مهراد متاهل است و با گلوریا هاردی بازیگر نقش آزاده در سریال کیمیا ازدواج کرده است
ماجرای بازیگر شدن سینا مهراد
باید از این جا آغاز کنم که زندگی من در سینما شکل گرفته. زندگی در خانه ای که پدرت یک کارگردان سرشناس است ، بجز این هم نمی تواند باشد.
سینا مهراد از کودکی بازیگری را تجربه کرده است و برای اولین بار در 4 سالگی در فیلم مردی شبیه باران در کنار ابوالفضل پورعرب به ایفای نقش پرداخته است.سینا مهراد همچنین در شب برهنه ساخته پدرش نیز به ایفای نقش پرداخته و در این فیلم همبازی شادمهر عقیلی بوده است.
البته بعدها به دلیل تحصیل چند سال از سینما و بازیگری دور افتادم ، تا اواخر دهه80 که بازگشتم به دنیای تئاتر. در همان روزها هم شروع کردم به سرزدن به دفاتر سینمایی و عکس و تست دادن.
نام مستعار
تا به امروز درباره اینکه چرا آقای سهیلی نام هنری سینا مهراد را برای خود انتخاب کرده است مشخص نشده است اما به نظر می رسد سینا برای اینکه با نام و شهرت پدرش مشهور نشود ترجیح داده است نام هنری سینا مهراد را برای خود انتخاب کند تا بتواند با اتکا به علم و استعداد خود در این حرفه به اوج محبوبیت برسد .
خط قرمز بازیگری
بازیگری برایم جدی است ، اما تا یک جایی! چراکه خط قرمز هایی برای خودم در ذهنم است تا آن را رد نکنم ، مثلا به زور جای کسی را در سینما نگیرم ، دروغ نگویم. اگر این اتفاق بیفتد بازیگری را کنار می گذارم.
دستیار کارگردان
سینا مهراد از سری اولین فیلم گشت ارشاد در کنار سعید سهیلی بود و به عنوان دستیار کارگردان پدرش را همراهی می کرد ، همچنین در این فیلم ساعد سهیلی برادرش نیز به عنوان بازیگر حضور داشت.
نقش مورد علاقه
خیلی برایم مهم نیست چه نقشی را بازی کنم بیشتر مهم است چگونه آن نقش را بازی کنم. نقش تمام آدم های دنیا را دوست دارم بازی کنم چراکه هر آدم در دنیا یک شخصیت منحصر به فرد دارد.همیشه دوست داشتم یک پسر ورزشکار ، عاشق ، عاصی به ته خط رسیده را بازی کنم. متاسفانه فیلم ورزشی خیلی ساخته نمی شود.
ماجرای مهاجرت
این بازیگر درباره رفتن از ایران گفت : یک زمانی قرار بود بروم ، اما خیلی تصمیم من جدی نبود ، دوره ای بود که خیلی تلاش می کردم دیده شوم به در و دیوار می زدم تا دیده شوم ، اما دیده نشدم. در اوج ناامیدی بالاخره یک اتفاقی افتاد.
سینا مهراد بازیگر نقش حمید در سریال سایه بان بود.
سریال پدر
من در سریال پدر در نقش حامد بازی کردم.
سریال پدر خوب ساخته شد و زمانی که سریالی دیده می شود همه عوامل آن دیده شدند خیلی موفق شد ، من هم به واسطه این سریال دیده شدم.
فضای مجازی
مجبورم در فضای مجازی باشم ، سعی می کنم به حاشیه فکر نکنم. اگر شغلم بازیگری نبود قطعا در فضای مجازی نبودم. وقتی وارد فضای مجازی می شوی با اعصاب خورد بیرون می آیی.
وضعیت ازدواج و همسر سینا مهراد
من از شرایط ازدواج فقط اصرار مادرم را دارم البته باید ایده آل خودت را پیدا کنی ، اما من هنوز پیدا نکردم.